- اشتباه کردن
- باز ندانستن درست نیافتن چیزی را به جای چیزی گرفتن کسی را به جای کسی گرفتن پرت بودن رمژکیدن
معنی اشتباه کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- اشتباه کردن
- لغزیدن
- اشتباه کردن
- Blunder, Fault, Mistake, Err
- اشتباه کردن
- ошибаться
- اشتباه کردن
- sich vertun, irren, einen Fehler machen
- اشتباه کردن
- помилятися , помилитись
- اشتباه کردن
- popełniać błąd, pomylić
- اشتباه کردن
- 犯错误 , 犯错
- اشتباه کردن
- equivocar-se, errar, cometer um erro
- اشتباه کردن
- sbagliarsi, errare, sbagliare, commettere un errore
- اشتباه کردن
- equivocarse, errar, cometer un error
- اشتباه کردن
- se tromper, errer, faillir, faire une erreur
- اشتباه کردن
- zich vergissen, fout maken, een fout maken
- اشتباه کردن
- ทำผิด , ผิด
- اشتباه کردن
- salah, membuat kesalahan
- اشتباه کردن
- أصالتيٌّ , بساطةٌ , إصرارٌ
- اشتباه کردن
- गलती करना
- اشتباه کردن
- hata yapmak
- اشتباه کردن
- kufanya makosa, kosa, kufanya kosa
- اشتباه کردن
- ভুল করা
- اشتباه کردن
- غلطی کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آزمودن آزمایش کردن آزمودن آزمایش کردن امتحان کردن
فراستدن فایده گرفتن از کسی. فرا گرفتن، گرفتن دانشی از کسی، گرفتن مطلبی از کتابی یا مجله ای
зажигать
entzünden
запалювати
zapalić
acender
accendere